a!!غضنفر ادعای پیغمبری میکنه , میگن خب کتابت کو ؟ میگه حالا فعلاً جزوه بنویسین! !
غضنفر آشغال میره تو چشمش , سر ساعت 9 میشینه دم در!
غضنفرمیخواسته گردو بشکنه , گردو رو میزار زیر پاش با آجر میزنه تو سرش!
!!!غضنفر میخوره به دیوار میگه ببخشین
میخواستن برن تو کسب و کار! ۵ نفری یک تاکسی میگیرن باهاش کار میکنن روزه بعد ورشکسته میکنن!
یه روز غضنفر یه پلیس میکشه بعد زنگ میزنه ۱۱۰ میگه حالا شدین ۱۰۹ تا!
اغضنفر میخواسته بنویسه یازده، یه 1 می نویسه یه تشدید میزاره روش!
اگر ادیسون برق را اختراع نمی کرد، چی می شد؟ خوب یکی دیگه اختراع می کرد!
غضنفر یه دکمه پیدا میکنه میبره پیش خیاط، میگه آقا میخوام برای این دکمه یک کت بدوزید!!
بابای غضنفرکه خسیس بوده سی سال قبل از یک فروشگاه کفش خریده بود، دوباره وارد همان مغازه میشه و میگه: ما باز اومدیم!!.
غضنفر یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی ابهر سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا! غضنفر گفت: ببخشید! عوضی گرفتم
زنگه در خونتونم ! هر کی تو رو بخواد اول باید منو بزنه !!!
نگو بار گران بودیمو رفتیم. نگو نامهربون بودیمو رفتیم. آخه اینها دلیل محکمی نیست. بگو با دیگران بودیم و رفتیم
چشمهای تو مثل دریاست... اجازه میدی جورابامو توش بشورم؟
عاشقت گشتم تو گفتی عاشقان دیوانه اند
عاقبت عاشق شدی دیدی که خود دیوانه ای
غضنفر داشته میرفته میبینه گوشه ی خیابون یه روباه مرده , میگه شانس اوردم وگرنه گولم میزد
غضنفرمیخواسته آب بخوره آب نبوده تیمم می کنه !
غضنفردفتر خاطراتش پر میشه میندازش دور!
تو گاوی،خری،اسبی،الاغی،مرغی،................................................. واسه فروش سراغ نداری!!!!!!!!
وی دنیا عاشقا چه بی کسن عاشقا عاقبتش خار و خسن
اینارو گفتم برات تا بدونی عاشقی خیلی خطرناکه حسن...
غضنفر به زنش میگه:بیا مهریتو بذار اجرا با پولش خونه بخریم!
یه روز یه خیار با یه خیارشور راه می رفته به خیاره میگن این کیه :میگه خواهرمه ترشیده
به عضنفر میگن از قفل فرمونت راضی هستی میگه آره فقط سر پیچ اذیت می کنه!
غضنفر دوتا دزد میگیره، زنگ میزنه به 220!
اگرزندگی جدیدی می خواهید باما تماس بگیرید..............................سازمان بازیافت زباله!!!!!!!
سبزترین سبزها تقدیم توباد...............سازمان پخش علوفه دام!!!!!!!